عنصر اصلی اختلال شخصیت مرزی (Borderline) بی ثباتی در روابط بین فردی است. فرقی نمی کند این تغییرات در روابط زناشویی و عاشقانه فرد باشد یا در روابط دوستانه و رسمی او، به هر حال فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی با مشکلات زیادی در روابط شخصی اش مواجه می گردد. قبل از هر چیزی باید بدانید که اختلال شخصیت مرزی یک بیماری قابل درمان می باشد. فرد با قرار گرفتن در جلسات مشاوره اختلال شخصیت در فرایند درمان قرار می گیرد. در این مقاله قصد داریم تا به بررسی دقیق علل، نشانه ها، تشخیص و نحوه درمان اختلال شخصیت مرزی بپردازیم.
برای دریافت مشاوره روانشناسی می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
منبع : اختلال شخصیت مرزی | نشانه ها و درمان اختلال شخصیت مرزی Borderline
اختلال شخصیت مرزی نوعی از اختلالات شخصیت است که با نشانه هایی مانند ترس از رها شدن، افکار خودکشی گرایانه، عصبانیت زیاد، استرس شدید و افکار بدبینانه شناخته می شود. آمار ابتلا به اختلال شخصیت مرزی در زنان بیشتر از مردان است. همچنین تشخیص این اختلال در زنان معمولا ساده تر از مردان می باشد.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مجموعه ای از ویژگی های بادوام دارند که معمولا از سن نوجوانی و جوانی در زندگی همراه آنان خواهد بود. از جمله مهمترین نشانه های اختلال شخصیت مرزی می توان به موارد زیر اشاره داشت:
شخصیت مرزی یک ترس بزرگ دارد که نکند زمانی عزیزان و دوستانشان آنها را تنها بگذارند. ترس از رها شدن همواره در شخصیت های مرزی وجود دارد. برای درک بهتر موضوع به مثال زیر توجه کنید.
فرض کنید که شما از دوران نوجوانی یک دوست صمیمی دارید که بعد از گذشت سالیان سال با او اکنون قطع رابطه کرده اید. قطعا این جدایی بسیار برای شما ناراحت کننده می باشد و حتی برای مدتی طولانی فکرتان را مشغول می کند. حال فکر کنید که دو ماه پیش با کسی دوست شده اید و حالا او دیگر نمی خواهد شما را بییند. این بار چقدر ناراحت می شوید؟
واکنش شخصیت مرزی به حالت دوم شبیه به واکنشی است که اغلب انسان ها نسبت به حالت اول نشان می دهند. طرد شدن از جانب دیگران، هر چقدر هم که آن شخص از شخصیت مرزی دور باشد باز هم بسیار ناراحت کننده بوده و به شدت اذیتشان می کند. حتی اگر دوستی سر قرارش دیر بیاید یا قرار خودش را لغو کند، باز هم ترس و وحشت شخصیت های مرزی را فرا می گیرد. به همین دلیل زمانی که احساس کند طرد شده یا امکان طرد شدن وجود دارد، با استیصال و نگرانی تلاش می کند تا فرد مورد علاقه اش وی را تنها نگذارد. برخی از شخصیت های مرزی هم نشینی با حیوانات، گیاهان، گل ها و اشیای بی جان را ترجیح می دهند؛ چرا که این چیزها ترک شان نکرده و دلیلی برای نگرانی نیست.
روابط بین فردی سخت ترین بخش زندگی برای شخصیت مرزی می باشد. فرقی ندارد این رابطه با مادر، دوست یا حتی پرستار یا یک رابطه عاشقانه باشد. شخصیت های مرزی دیدگاه صفر یا صدی به زندگی دارند. یک روز یک نفر بهترین دوستشان می شود؛ دوست دارند تمام وقتشان را با او بگذرانند و حتی در همان آشنایی اول، آن فرد را در بسیاری از مسائل زندگی شان سهیم می کنند. اما یک دفعه دیدگاهشان عوض می شود. همان دوست عزیز و انسان بی عیب در ذهنشان تبدیل به بدترین، پست ترین و بی ارزش ترین آدم دنیا می شود؛ چرا که آن فرد به اندازه کافی به او اهمیت نداده و آن قدر که باید در کنارش نبوده است.
اگر از فردی بپرسید که چطور خودش را توصیف می کند؛ به فهرستی از ویژگی های شخصیتی یا شاید برخی از ارزش ها و قوانین اخلاقی که برایش خیلی مهم هستند اشاره کند. اگر همین سوال را چند ماه بعد از او بکنید، پاسخ هایی مشابه چند ماه پیش به شما می دهد.
اما این موضوع در مورد شخصیت های مرزی بسیار فرق دارد. اگر بعد از چند ماه از او این سوال را مجددا بپرسید خواهید دید که دنبال اهداف کاملا متفاوتی است.
بیشتر افرادی که اختلال شخصیت مرزی دارند، حوصله شان خیلی زود سر می رود و علاقمند به انجام کارهای هیجانی می باشند. همین امر سبب می شوند که رفتارهایی بدون فکر و خطرناک داشته باشند. از جمله این رفتارها می توان به اعتیاد به مصرف مواد مخدر، روابط جنسی پر خطر، قمار و... اشاره داشت. البته تمام کسانی که مرزی هستند به دنبال کارهای پرخطر نمی روند. برخی از آنان ممکن است خریدهای گران یک دفعه ای انجام دهند یا بدون اینکه گرسنه باشند شروع به پرخوری بکنند. که شبیه به نشانه های اختلال پرخوری عصبی است.
شخصیت های مرزی ممکن است بارها و بارها برای خودکشی اقدام کنند. همانگونه که گفته شد تنها ماندن و ترک شدن برای آنان خیلی دردناک می باشد، بنابراین زمانی که فکر کنند یکی از اطرافیانشان می خواهد او را ترک کند؛ از تهدید به خودکشی برای جلوگیری از طرد شدن استفاده می کنند. البته فراموش نکنید که این تهدید به این معنای پوچ بودن آن است؛ بر اساس آمار 10 درصد از مرزی هایی که خودکشی کردند، موفق شده اند. بخصوص اگر شخصیت مرزی دارای علائم افسردگی و اعتیاد باشد، با احتمال بیشتری اقدام به خودکشی می کند.
بی ثباتی هیجانی یکی از فاکتورهای مهم اختلال شخصیت مرزی است که در آنها تعارضی دائمی ایجاد می کند که با عبارت «الاکلنگ هیجانی» از آن نام می برند. این حالت های صفر و صدی همواره در تفسیرها و عادات رفتاری این افراد دیده می شود و مدیریت آن برایشان تقریبا مشکل است.
شخصیت مرزی به هیجانات مختلف عادت نمی کند. در صورت تجربه یک هیجان مانند غم، احساس می کند گویی برای اولین بار آن را تجربه می کند و نمی داند چطور باید با آن برخورد نماید. در بیشتر مواقع تجربه هایش از یک نوع خاص نیست، بلکه ترکیبی از هیجانات مثل غم، عصبانیت و نگرانی است. شخصیت مرزی ممکن است برای چندین روز یا چندین ساعت به طور مداوم افسرده، عصبانی یا مضطرب باقی بماند؛ اما بعد از آن، حالت های خوشحالی و حال خوب هم در راه نخواهد بود، بلکه به احتمال زیاد موج هیجانات جدیدی ایجاد می شود و یک دورۀ طوفانی جدیدی را تجربه خواهد کرد. اختلال دوقطبی و اختلالات اضطرابی دارای نشانه های مشابهی با اختلال شخصیت مرزی است که ممکن است با شخصیت مرزی اشتباه گرفته شود.
بی ثباتی در روابط بین فردی، خودانگاره، و حالت عاطفی، آشکارا تکانشی بودن به صورت الگویی نافذ و فراگیر که از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینه های مختلف به چشم آید. برای تشخیص وجود حداقل پنج مورد زیر لازم می باشد:
١. تلاش های شتاب زده برای اجتناب از رها شدن واقعی یا خیالی (رفتار خودکشی گرا یا جرح خویشتن را که در ملاک ٥ ارائه شده است، منظور نکنید).
٢. بی ثبات و شدید بودن روابط فردی به صورت الگویی که مشخصه اش تناوب میان دو قطب افراطی است؛ آرمانی نمایی و بی ارزش نمایی.
٣. اختلال و اشکال در هویت؛ بی ثبات بودن واضح و دائم خودانگاره یا احساس فرد در مورد خودش.
٤. تکانشی بودن لااقل در دو حوزه از حوزه هایی که بالقوه به فرد صدمه می زنند؛ مثلاً خرج کردن پول، روابط جنسی، سوء مصرف مواد، رانندگی بی پروا، پرخوری (توجه: رفتار خودکشی گرا یا جرح خویشتن را که در ملاک ٥ ارائه شده است منظور نکنید).
٥. رفتار، ژست ها یا تهدیدهای خودکشی گرا یا رفتار جرح خویشتن مکرر
٦. بی ثباتی در حالت عاطفی به صورت واکنش پذیری آشکار خلق (مثل ملال، تحریک پذیری یا اضطراب شدید و حمله ای که چند ساعتی طول بکشد).
٧. احساسات پوچی مزمن.
٨. نامتناسب و شدید بودن خشم یا دشواری در تسلط بر خشم (مثلاً تندخو شدن های پیاپی، خشمگین بودن دائمی، نزاع کردن های مکرر).
٩. بروز افکار بدگمانانه (پارانویید) یا علایم شدید تجزیه ای به صورت گذرا در مواقع فشار روانی