افسردگی بعد از بازنشستگی به احتمال بیشتر سراغ کسانی می آید که هیچ آمادگی برای ورود به این دوره از زندگی را ندارند. حتی کسانی که شغل آزاد دارند، با احساساتی مشابه مواجه می شوند. چرا که افسردگی بعد از بازنشستگی تنها به معنای کار نکردن نیست و در کنار خود جریانات و چالش های زیادی را به همراه دارد. کاهش توان جسمی به نسبت گذشته، تنها شدن، گذر زمان، ترس از مرگ و... از جمله عوامل تشدید کننده افسردگی بعد از بازنشستگی می باشند. برای آن که بتوانید در این دوره از زندگی فرصت های خود را بشناسید، نیاز به تغییر نگرش و مرور زندگی تان دارید. با کمک یک روانشناس می توانید به یک خودشناسی رسیده و انگیزه ها و اهداف جدیدی برای خود تعیین کنید. در ادامه به بررسی تفاوت زنان و مردان، علل و راه های مقابله با افسردگی بعد از بازنشستگی می پردازیم.
برای دریافت مشاوره در زمینه افسردگی بعد از بازنشستگی می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
منبع : افسردگی بعد از بازنشستگی
طبق تجربه اغلب مردان بعد از بازنشستگی از بیکار بودن کسل شده و به دنبال شغل جدیدی می گردند. این در حالی است که خانم ها بعد از بازنشستگی معمولا زمانی را که بدست آورده اند در خانه و بین افراد خانواده می گذارنند. دوران بازنشستگی برای زنان بیشتر از مردان مفید می باشد، آن ها بیشتر زمان خود را به نوه ها یا فرزندان مجرد خود می پردازند. زنان کمی بعد از بازنشستگی به سراغ شغل دوم می روند.
اهالی خانواده اغلب از بازنشستگی پدر و مادر خوشحال می شوند و از کم شدن اشتغال ذهنی آن ها ابراز خرسندی می کنند. بازنشستگی هم برای متاهلین و هم مجردها نفع زیادی دارد. خصوصا اگر مسئولیت فرزندان و یا نوه ها را به عهده داشته باشید، بار بزرگی از دوش تان برداشته شده و می توانید برنامه ریزی های بیشتری با آن ها بکنید. در هر مرحله ای از زندگی که باشید، بازنشستگی فرصتی برای دوباره برای شناخت نزدیکان و دوستان تان می تواند باشد.
یکی از نشانه های افسردگی به معنای در خودماندن به صورت مداوم است. رها کردن کارهای روزانه مثل خواب، خوراک و عدم لذت از فعالیت های پیشین، خستگی در بیشتر مواقع از جمله رفتارهایی است که بازنشسته ها بعد خروج از کار از خود نشان می دهند. افسردگی در افراد بازنشسته اغلب به صورتی درونی شکل می گیرد. دنیا دیدگی این افراد باعث می شود افسردگی نمودهای بیرونی کمتری داشته باشد. درونی کردن ناراحتی و غم و نداشتن انگیزه برای تغییر آن ها را هر روز بیشتر در دنیای افسردگی فرو می برد.
با فوت همسر مشکل بیشتر شده و نشانه های افسردگی با شدت بیشتری هجوم می آورند. این در حالی است که فرزندان هر کدام دنبال کارهای خودشان بوده و زمان کافی برای پدر و مادر ندارند. تنهایی و نداشتن کار برای این افراد بزرگ ترین عامل افسردگی محسوب می شود. همچنین افسردگی بعد از بازنشستگی ممکن است احساس ناتوانی و موجودی اضافی بودن نیز داشته باشد، رفتار و حضور دوستان و خانواده در عدم بروز این حس بسیار مهم تلقی می گردد. فشارهای مالی، نداشتن امید به آینده، بی حوصلگی و بی هدفی از دیگر علل بروز افسردگی بعد از بازنشستگی می باشد.
اغلب کسانی که زودتر از موئد خود را بازخرید می کنند، بعد از مدتی احساس می کنند هنوز توانایی زیادی برای کار کردن دارند و می توانستند انرژی خود را به کار تبدیل کنند. بدین صورت با احتمال بیشتری دچار احساس بیهودگی و سرخوردگی می شوند. البته کسانی که به دلایل ضعف جسمانی و مشکلات پزشکی از کار بازنشست شده اند، این احساس را نخواهند داشت. به طور کلی می توان گفت هر چه قدر تصمیم به بازنشستگی به عهده خود فرد باشد، بعد از بازنشستگی انعطاف پذیری و رضایت بیشتر خواهد بود.
نوع نگرش اطرافیان نسبت به افراد بازنشسته نیز بسیار بر احساساتی که آن ها از خود دارند، تاثیر می گذارد. در صورتی که جامعه و اطرافیان بازنشستگی را به عنوان نوعی ازکار افتادگی طلقی کنند، فرد به نوعی انزوای اجتماعی دچار می شود که با شروع بازنشستگی خلاءهای روانی در فرد بیشتر می شود. بنابراین توصیه می شود تا زمانی که توانایی کار کردن دارید، حتی اگر بازنشست شده اید، یک فعالیتی را دنبال نمایید.
هیچ وقت اجازه ندهید غصه و غم بر شما چیره شود. فرقی نمی کند که در کجا زندگی می کنید و دیگران چکار می کنند، شما لازم است همچنان برای سلامت روان خود به تلاش تان ادامه دهید. البته لازم به ذکر است که روابط اجتماعی و حمایت های اجتماعی به شدت می تواند بر رفتار آدمی غلبه کند؛ بسیار از بازنشسته ها خود را به کارهای کشاورزی، امور خیریه، فعالیت های هنری و... سرگرم می کنند.
این رفتارها و این روحیه باعث می شود که درجه و شدت افسردگی کمتر مشاهده شود. افسردگی زمانی روی می دهد که فرد نسبت به همه مسائل با دیدی منفی نگاه کند و قدرت تغییر و حضور خود را فراموش کند. این نگاه منفی باعث می شود باور کند که به هیچ دردی نمی خورد. برنامه ریزی برای بازنشستگی یکی دیگر از راه های مقابله با افسردگی در این دوران می باشد.
بودن در جمع خانواده، سفرهای تفریحی – زیارتی، ورزشهای مناسب سن، عضویت در گروههای همسن و انجام فعالیتهای خیرخواهانه و… از جمله فعالیت هایی است که مانع از افسردگی بعد از بازنشستگی می شود. گاه هم زمانی دوران سالمندی، بحران میانسالی و یا فرصت کافی برای فکر کردن به مشکلات حل شده احتمال بروز اختلالات روانی را بیشتر می کند. به همین منظورمشاوره روانشناسی و ارتباط با یک متخصص به آنها کمک می کند تا بتوانند راحت تر از پس مشکلات برآیند. اگر یکی از اعضای خانواده تان احساس می کنید دچار افسردگی بعد از بازنشستگیشده با فراهم کردن چنین موقعیت هایی می توانید به حفظ سلامت روان او کمک کنید.
در جریان مشاوره به بازنشسته ها کمک می شود تا نگرش خود را نسبت به این دوران تغییر داده و سبک زندگی خود را بر اساس شرایط جدی تطبیق دهند.
برای دریافت مشاوره در زمینه افسردگی بعد از بازنشستگی می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
منبع : افسردگی بعد از بازنشستگی