بی قراری، کلافگی، سرزنشهای مداوم خود و متعاقبا بی خوابیهای شبانه، خلق پایین و عذاب وجدان همه از نشانههای احساس گناه هستند. احساس گناه را تمامی ماانسانها در طول زندگی خود تجربه کردهایم. این حس گاهی برای اجتناب از تصمیمات و کارهای ناشایست ناپسند فوائدی دارد با این حال بسیارند کسانی که در زمان برخورد با حس گناه ناتوان شده و نمیدانند چطور خود و یا عزیزی را که در این وضعیت است آرام کنند. احساس گناه یک حس طبیعی در شخصیت انسانها است. اما چرا واکنش همه انسانها در برخورد با آن یکسان نیست؟ برای اطلاعات بیشتر در زمینه علل و پیامدهای حس گناه تا پایان مطلب همراه باشید.
برای دریافت مشاوره در زمینه افکار منفی می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
احساس گناه یکی از عواطف درونی منفی است که همراه با سرزنش خود و میل به مجازات تعریف میشود. برخی شرم را نوعی احساس گناه میدانند. نظریات مختلفی در باب انواع این حس و مثبت یا منفی بودن عملکرد آن ذکر شده است. برخی وجود حس گناه را برای ایجاد امنیت و ساختار اجتماعی قانونمند لازم دانسته و برخی آن را آسیب زننده یاد میکنند. حس گناه یا دستاورد طبیعی یک عملکرد اشتباه است و یا یک تصور غلط از خطایی رخ نداده یا حتی ناشی از یک مسؤلیت پذیری افراطی که به گونههای نوروتیک یا روان رنجورانه خود را بروز میدهد. پیشنهاد میکنیم برای شناخت و درک انواع احساسات کلیک کنید.
حس گناهکار بودن زمانی رخ میدهد که افراد صدمات و آسیبهای جسمی روانی به اطرافیان خود وارد میکنند. این نوع از احساس عذاب وجدان میتواند به دلیل عدم رعایت موازین اخلاقی مانند دروغ گفتن، فریبکاری باشد و ناشی از اعمال و اشتباهات خود فرد است. فردی که به عهد خود وفا نمیکند نیز دچار این حس میشود. حس ناراحتی به دلیل اشتباهی که فرد مرتکب شده و سزاوار پشیمانی است، اشکالی ندارد و در بسیاری موارد بازدارنده است. مشکل زمانی بروز پیدا میکند که فرد این حس ناراحتی را مدام برای خود مرور کند.
ممکن است گاه افکاری را در سر خود بپرورانید که با موازین اخلاقی و یا ارزشهای خود، مطابقت نداشته و برخلاف آنها باشند. در این حالت دچار عذاب وجدان میشوید. برای مثال شخصی که فکر رابطه نامشروع با فرد متأهلی را دارد. ممکن است این فرد در عمل این کار را انجام ندهد و به چهارچوبهای اخلاقی خود پایبند باشد، اما اندیشیدن در مورد آن نیز باعث بروز حس گناهکار بودن میشود.
به چنین افرادی پیشنهاد میشود برای کاهش این حس و افکار آزار دهنده و نامناسب از مکانیسمهای دفاعی استفاده کنند. مانند سرکوب کردن امیال نادرست و یا انکار کردن آنها. البته استفاده از مکانیسمهای دفاعی همیشه خوب نیست و توصیه میشود از روش درمان مبتنی بر تعهد استفاده شود. روشی که در آن فرد با احساسات خود مواجه شده و با پذیرش آنها تلاش میکند تا حضور افکار ممنوعه را به تدریج کمرنگ کند.
گاه افراد تنها تصور میکنند دچار خطا و اشتباه شدهاند و به این طریق احساسات منفی و عذاب وجدان را در خود پروش میدهند. بسیاری از احساسات منفی که افراد تجربه میکنند از شناخت و درک غیر منطقی اشتباهات است. گاه باورهای غیر منطقی و غیر واقعی به گونهای است که فرد واقعا فکر میکند کار ناشایستی انجام داده و اندوه زیادی را به خاطر آن تجربه میکند. برای مثال برخی از افراد معتقدند اگر افکار شومی نسبت به دیگری داشتهباشند یا او را نفرین کنند، این افکار در مورد آن شخص واقعیت میپذیرد و اتفاقات بدی برایش رخ میدهد.
برای مثال فردی را در نظر بگیرید که در ذهن خود همکارش را در بدترین وضعیت جسمانی و روانی تصور میکند؛ بعد از گذشت مدتی بر حسب اتفاق همکار خود را میبیند که پایش شکسته و همزمان از کار اخراج شدهاست. در این حالت ممکن است از افکار خود احساس گناه کند. او میداند در بروز این اتفاقات نقشی نداشته اما نمیتواند احساس ناراحتی و ناخوشایند خود را نسبت به افکارش انکار کند.
برخی افراد به خاطر کمک نکردن به دیگران دچار حس گناه میشوند؛ روانشناسان این حالت را فرسودگی عاطفی مینامند. فرض کنید دوستتان از شما میخواهد تا در نگهداری از فرزندش به او کمک کنید؛ شما این کار را برای او انجام میدهید اما طی هفتههای بعدی خود مشغول کاری میشوید و نمیتوانید به دوست خود به اندازه کافی کمک کنید. برخی افراد در این شرایط دچار احساس ناخوشایندی میشوند و هر کاری میکنند تا دوباره به دوست خود کمک کنند.
این گونه از احساسات میتواند بسیار مخرب باشد. این احساسات در میان مددکاران حرفهای بیشتر دیده میشود. این که زمانی را به کمک کردن به دیگران اختصاص دهید، اشکالی ندارد و انرژی مثبت زیادی را در شما ایجاد میکند اما توجه داشتهباشید که اگر بنا به دلایلی قادر به انجام کارهای دیگران نیستید خود را با افکار وسواس گونه و مزاحم فرسوده نکنید.
_در نظریههای روان درمانی ریشههای متعددی برای احساس گناه شناسایی شده. از منظر روانکاوی تعارض میان فراخود و نهاد که سبب بروز جنگ میان اصل اخلاقیات و اصل لذت و شهوات میشود زمینه ساز حس گناه و عذاب وجدان است. از این منظر زمانی که افراد بین خواستههای نامعقول خود و اصول و ارزشهایی که برای خود قائل هستند، دچار تعارض میشوند، حس عذاب وجدان را تجربه میکنند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد عذاب وجدان و روانکاوی کلیک کنید.
_بر طبق این نظریه هر فرد در بازه سنی 3-6 سالگی که سومین مرحله رشد روانی – جنسی خود را طی میکند در خلال تجربه اضطراب اختگی ناشی از عقده ادیپ، احساس گناه شکل میگیرد. باید و نبایدهای والدین و قوانین اخلاقی و اجتماعی همگی بن مایههای ایجاد حس گناه هستند. برای اطلاع از عقده ادیپ کلیک کنید.
همانطور که گفته شد احساس گناه میتواند باعث شود افراد از قوانین اجتماعی و هنجارها تبعیت کنند. همچنین مانعی برای آسیب به دیگران است. اما در زمانهایی احساس گناه ممکن است فرد را از انجام وظایفش و برقراری روابط با کیفیت باز دارد. همچنین احساس گناه شدید برای فرد اختلالات اضطرابی، افسردگی شدید و وسواس را به همراه خواهد داشت. برای اطلاع بیشتر از اختلالات اضطرابی کلیک کنید.
احساس گناه انگیزه انجام کارها را از شما میگیرد و عزت نفس را به شدت کاهش میدهد. در صورت احساس گناه کار بودن نمیتوانید از هیچ چیز لذت ببرید. این حس اغلب با وسواس همراه است؛ به گونهای که فرد در انجام هر کار کوچکی از انجام اشتباه و احساس عذاب وجدان بعد آن هراس دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد وسواس کلیک کنید.
در اینجا به برخی راهکارهایی که برای کاهش و رهایی احساس گناه مفید هستند اشاره کرده ایم:
این مهم است که ببینید آیا یک فعل اشتباه که منجر به آسیب زدن به کسی شده حس گناه ایجاد کرده یا تنها نگرانی از یک مسئولیت پذیری افراطی است. حس گناه ناشی از یک خطا پیامد طبیعی روان است که ما را برای سازگاریهای اجتماعی آماده میکند اما احساس عذاب وجدان نابه جا که اغلب ناشی از فعلی نیست و یک نگرانی بیش از حد ذهنی است جنبههای شناختی معیوبی دارد که باید در نظر گرفته شود. برای اطلاع از راههای رهایی از عذاب وجدان کلیک کنید.
فکر و احساس کاملا به هم مرتبطند به همین خاطر در خیلی از روشهای شناختی و روان درمانی معتقد هستند اصلاح فکر منجر به اصلاح هیجان میشود. وقتی خود را به عنوان یک انسان که نمیتواند مصون از خطا باشد بپذیرید و باور کنید که هر خطایی میتواند جزء جدایی ناپذیر زندگی باشد راحتتر خواهید توانست با حس گناه کنار بیایید. برای اطلاع بیشتر از روشهای روان درمانی کلیک کنید.
از سوی دیگر بدانید که راههای کنترل دنیای درونی با دنیای بیرونی متفاوت است. شاید شما در دنیای بیرونی با شیوههای کنترلی مثل فرار از موقعیت یا حذف چیزهایی که نمیخواهید آن را مدیریت کنید اما برای مدیریت احساسات به هیچ عنوان نمیتوانید از شیوههای کنترلی استفاده کنید چرا که شدیدتر بر میگردند. فرض کنید که با خود مرتب بگویید من نباید حس گناه داشته باشم آیا این منجر به فروکش شدن آن میشود.
3. به پیامی که در احساس گناه نهفته است دقت کنید
وقتی در حال تجربه این احساس هستید از خود بپرسید من از این رویداد چه درسی باید بگیریم؟ این که در نوع اعمالم دقت نظر بیشتری داشته باشم ؟ دیگران را بیشتر مورد حمایت قرار دهم؟ چه چیز اشتباهی در این مسیر هست که این احساس باید تجربه شود؟ عملی باید بهبود یابد یاعملی باید حذف شود؟ پیشنهاد میکنیم مقاله بخشیدن خود را مطالعه کنید.
4. در صدد اصلاح و جبران برآیید
اگر احساس گناه ناشی از فعلی خطا بود برای جلوگیری از تکرار آن و یا برای امکان اصلاحات احتمالی برنامه ریزی کنید. اقدام به بهبود اوضاع یکی از روشهای غلبه بر احساس گناه است.
احساس گناه بیش از حد یکی از نشانههای بارز افسردگی است که درمان بدون کمک گرفتن از مشاوره افسردگی و روانشناس متخصص بسیار سخت است؛ روانشناس احتمال بازگشت و عود افسردگی را که در افراد مبتلا بسیار شایع است، از بین میبرد.
برای دریافت مشاوره در زمینه افکار منفی می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.