اختلال کنترل تکانه نوعی اختلال تکانشگری است که در دسته انواع وسواسها جای میگیرد؛ در این اختلال فرد نمیتواند جلوی افکار وسواس گونه و آسیبزای خود را بگیرد و تا زمانی که فکر خود را به عمل تبدیل نکند، اضطراب و استرس زیادی را تجربه میکند. به همین دلیل این اختلال در دستهی اختلالات اضطرابی نیز قرار میگیرد. در واقع کنترل تکانه به این معناست که فرد قادر است قبل از انجام کاری جوانب مختلف آن را بررسی کرده و به دلیل عواقب منفی، از لذت آن کار صرف نظر کند؛ اما بسیاری از افرادِ درگیر اختلال کنترل تکانه با وجود آگاهی از عواقب منفی کارشان، برای کسب لذت دوباره آن عمل مخرب را انجام میدهند. اطرافیان و خانوادههای این افراد دلیل انجام کار آنها را درک نمیکنند. آگاهی از علائم و تشخیص این اختلال کمک میکند تا درمان هر چه سریعتر صورت بگیرد. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه اختلالات اضطرابی کلیک کنید.
افراد مبتلا به اختلال کنترل تکانه معمولا به طور تکراری یک رفتار زیان بار را انجام میدهند. آنها فکر میکنند توانایی جلوگیری از میل و وسوسه قوی خود به این کار را ندارند. افراد مبتلا به اختلال تکانه به سبب افکار وسوسه کنندهی خود اضطراب و تنش فراوانی را متحمل میشوند و این امر آنها را وادار میسازد تا در نهایت برای رهایی از این تنش فکر خود را عملی کنند. این همان موضوعی است که در اختلال وسواس فکری عملی نیز تجربه میشود. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه اختلال وسواس فکری عملی کلیک کنید.
در انواع وسواسها که اختلال کنترل تکانه نیز جزو آنها محسوب میشود، فرد کنترلی بر افکار خود ندارد و همواره سعی میکند تا جلوی آنها را بگیرد اما اغلب به خاطر احساسات شدید درونی موفق نمیشود و نمیتواند در برابر انجام عملی که ممکن است تجاوز به حقوق دیگران و یا در تضاد با هنجارهای جامعه باشد، مقاومت کند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه انواع وسواس کلیک کنید.
تشخیص اختلال کنترل تکانه کار سادهای نیست و ممکن است با برخی دیگر از انواع اختلالات اشتباه گرفته شود و یا گاه حتی به عنوان اختلال در نظر گرفته نشود. اغلب افراد مبتلا رفتاری پر خطر، ناگهانی، بیپروا و پرخاشگرانه از خود بروز میدهند؛ مثل دروغ گفتن، دزدی، آتش افروزی. زودرنجی، بیقراری از خصوصیات این افراد است و اغلب در تمرکز کردن و یادآوری اسامی ضعف دارند. این اختلال با انزوا، کاهش اعتماد به نفس، گوشهگیری اجتماعی، احساس گناه و تغییرات خلقی همراه است.
افراد مبتلا به اختلال کنترل تکانه به طور کلی 5 مرحله را در هر اقدام خود سپری میکنند.
مرحله اول: یک تنش یا فکر وسواس گونه و آسیب زا در ذهن ایجاد میشود که فرد را دچار اضطراب و بی قراری میکند.
مرحله دوم: پردازش و رشد دادن تنش و فکر که برای اقدام به آن کار برنامه ریزی میکنند.
مرحله سوم: اقدام به عمل که باعث لذت شدید برای فرد میشود.
مرحله چهارم: پس از برآورده شدن خواسته، احساس آرامش و رسیدن به هدف دارند و به ادامه زندگی میپردازند.
مرحله پنجم: احساس پشیمانی و گناه به سراغ فرد میآید و با خود عهد میبندد که دیگر این کار را نکند. البته دوباره با ایجاد تنش، به سمت تکرار آن میرود. مرحله پنجم در همهی افراد وجود ندارد.
انواع مختلفی از اختلال کنترل تکانه در جدیدترین دسته بندی اختلالات روانی مشخص شده است که در ادامه به بررسی مهمترین آنها میپردازیم.
این افراد عمدتا آتش درست میکنند و قبل از این کار شدیدا احساس اضطراب، تنش و بر انگیختگی دارند. به طوری که توانایی مقابله با این احساسات را ندارند. آتش برای آنها بسیار جذاب است و هنگامی که چیزی را آتش میزنند، به آن نگاه کرده و در پیامدهای بعدی آن مشارکت میکنند. آتش زدن باعث ارضا و لذت بردن آنها میشود.
برای تشخیص جنون آتش افروزی باید مواردی را در نظر گرفت؛ مثل این که نفعی در آتش زدن برای فرد وجود ندارد یا بیماری جسمی دیگری عامل این اتفاق نیست. افراد مبتلا صرفا بدون هیچ دلیلی و برای کسب لذت این کار را میکنند. افراد مبتلا به اختلال آتش فروزی، معمولا در طولانی مدت آن را تجربه میکنند و ممکن است به اختلالات رفتاری دیگری مثل قمار بازی تغییر پیدا کند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه جنون آتش افروزی کلیک کنید.
علت اختلال کنترل تکانه و مهمترین دلایل این افراد برای آتش زدن، استرس، احساس بی کفایتی و تعارض با دیگران و مشکل در ارتباطات است. دلیل زیستی این بیماری ممکن است اختلال در عملکرد دوپامین در مناطقی که به اعتیاد مرتبط است باشد. بهترین روش درمان، درمان شناختی رفتاری است که شامل قرارگیری در موقعیت و جلوگیری از اقدام به آتش زدن، نحوه درست پاسخ دادن به تنشها و آموزش آرمیدگی یا مدیتیشن است که اغلب مؤثر واقع میشود اما باید زیر نظر متخصص و طی یک برنامه مدون انجام شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مدیتیشن کلیک کنید.
دزدی بیمارگون، میل شدید و مداوم به دزدی است. بر خلاف دزدهای حرفهای که از فروشگاهها دزدی میکنند، این افراد واقعا نمیخواهند چیزی داشته باشند و ارزش مالی چیزی که میدزدند برای آنها اهمیتی ندارد، بلکه آن حس هیجان و برانگیختگی از عمل دزدی است که باعث این کار میشود. این افراد با وجود هیجانی که از دزدی احساس میکنند، اما سعی میکنند در مقابل این حس خودشان را کنترل کنند چون میدانند این عمل نادرست و ناخوشایند است. چیزهایی که میدزدند برایشان مصرف خاصی ندارد، معمولا آنها را نمیخواهند و گاه دور میاندازند.
نکته مهم در این بیماران این است که آنها معمولا توانایی خرید چیزهایی که میدزدند را دارند و مشکل و مسئلهی مالی در اینجا مطرح نیست. ترس از دستگیر شدن کوچکترین پیامد دزدی بیمارگون است و عوارض جدیتری در زندگی فرد میگذارد. دورههای بی خوابی، بی قراری و تحریک پذیری دیگر عوارضی است که آنها تجربه میکنند. آزاری که افکار وسواسی در ذهن آنها ایجاد میکند نیز میتواند زندگی و کار آنها را مختل کند.
برای آنها فرقی ندارد که از چه کسی و از کجا دزدی میکنند و ممکن است حتی از دوستان و محل کار خود نیز دزدی کنند. معمولا این افراد همزمان با این اختلال، دچار افسردگی، اختلالات اضطرابی و اعتیاد به مواد مخدر نیز میشوند. اقدام به خودکشی نیز جدیترین خطری است که آنها را به مقدار زیاد تهدید میکند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه جنون دزدی کلیک کنید.
شباهت دزدی بیمارگون با اعتیاد به مواد مخدر در این است که هر دو قبل از اقدام به عمل، احساس تنش و اضطراب دارند و بعد از آن احساس رضایت و آرامش به دست میآورند. همچنین شباهت دیگر آنها این است که فرد نیاز دارد برای تجربه دوباره لذت و آرامش، به مقدار بیشتری این کار را انجام دهد که باعث میشود تعداد دفعات دزدی بیشتر شود.
دلیل زیستی اختلال دزدی بیمارگون مثل اعتیاد به مصرف مواد، تغییر در دوپامین، سروتونین و گیرندههای مواد مخدر در مغز است که شباهت زیاد با تغییراتی که در افراد معتاد به کوکائین روی میدهد، دارد. درمانهایی که برای اعتیاد به مواد مخدر وجود دارد میتواند به این افراد نیز کمک کند. انواع روشهای درمان استرس (حساسیت زدایی منظم و تدریجی و مدیتیشن)، درمان بیزاری آور، یافتن منبعی جایگزین برای ارضا از جمله درمانهایی است که توسط متخصص روانشناسی ارائه میشود. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه درمان استرس کلیک کنید.
اختلال انفجاری متناوب شامل رفتارهای پرخاشگرانه ناگهانی و کارهای خسونتآمیز جدی میشود. فرد مبتلا به این اختلال ممکن است به دیگران حمله کند و یا به تخریب اموال دست بزند. تشخیص رفتار تهاجمی با بررسی شدت پرخاشگری و تخریب و آسیب صورت میگیرد. بین تجربهی حوادث آسیبزای کودکی و ابتلا به این اختلال ارتباط مستقیمی وجود دارد. اغلب این افراد تحت درمانهای دارویی و رفتاری شناختی قرار میگیرند. درمانهای شناختی رفتاری به افراد کمک میکند تا باورها و افکار وسواسگونهی خود را اصلاح کنند و در برابر آنها مقاومت کنند. جهت درمان انواع اختلال کنترل تکانه مراجعه به مشاوره کنترل استرس و بهرهمندی از روشهای روان درمانی الزامی است.
برای دریافت مشاوره در زمینه اختلال کنترل تکانه می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
منبع : اختلال کنترل تکانه | مراحل و انواع ناتوانی در کنترل تکانه