خشونت خانگی مسئلهای است که منشاء بسیاری از آسیبهای فردی و اجتماعی محسوب میشود. شکایت از کتک زدن همسر، ندادن پول، اعتیاد همسر، محدود کردن روابط و... همه مصداقی از خشونت خانگی هستند. بسیاری از قربانیهای خشونت خانگی از حقوق خود اطلاعی ندارند یا به دلیل ملاحظات خانوادگی و اجتماعی در مقابل آن سکوت میکنند. خشونت خانگی به ترتیب علیه کودکان، زنان و مردان فراوانی بیشتری دارد و هر کدام به نوعی از این مسئله آسیب میبینند. با آگاهی از انواع خشونت خانگی و نشانهها آن، میتوانید به خود یا نزدیکانتان کمک کنید و گامی در جهت قطع این زنجیره مخرب در خانواده و اجتماع بردارید.
منبع: خشونت خانگی علیه زنان
خشونت خانگی یک رفتار خشونت آمیز، تخریب گر و دیکتاتوری توسط یک عضو خانواده نسبت به عضو یا اعضای دیگر خانواده است. هدف اصلی خشونت خانگی، کودکان خردسال و سپس زنان هستند. طبق تحقیقات، امروزه خشونت علیه مردان نیز گسترش پیدا کرده و از هر 2 زن قربانی خشونت خانگی، یک مرد نیز قربانی خشونت خانگی قرار میگیرد. رفتارهای خوشنت آمیز اکثرا در مردان دیده میشود که در اغلب اوقات ریشه در گذشته و سبک تربیتی آنان دارد. در صورت نادیده گرفته شدن خشونت خانگی همسر، این رفتار به نسلهای بعد نیز منتقل میگردد.
بزرگترین اشتباه در مورد خشونت خانگی سکونت فرد قربانی است؛ که در اکثر اوغات فرد قربانی به دلیل حجب و حیا و جلوگیری از آبروریزی در مقابل خشونت همسرش سکوت میکند. اما نکته اصلی که باید در مورد خشونت خانگی بدانید این است که سلامت روانی اعضای خانواده مهمترین مسئله میباشد که در رشد و تربیت کودکان نیز بسیار تاثیر گذار است. فراموش نکنید همیشه راهی برای بهبود اوضاع و اختلافات خانوادگی وجود دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مشکلات خانوادگی کلیک کنید.
خشونت خانگی به دلیل در دست گرفتن قدرت در خانه توسط یک فرد به وجود میآید. این قدرت ممکن است توسط خود قربانی، جامعه، اعضای خانواده و... به او داده شود. خشونت خانگی علاوه بر بعد فیزیکی شامل مواردی مانند خشونت جنسی، اقتصادی، روانی، عاطفی نیز میشود.
شاید خطرناک ترین نوع خشونت خانگی، ضرب و شتم مهاجم باشد. اعمالی مثل مشت زدن، لگد زدن، گاز گرفتن، هل دادن، خفه کردن، زخم کردن، غرق کردن، کشیدن مو، سوزاندن و حتی تهدید به حمله فیزیکی از جمله این خشونتهاست.
قطع کردن نیازهای فیزیکی مثل تغذیه، بهداشت، کمک به درمان جراحت یا بیماری و زندانی کردن نیز از خشونتهای فیزیکی محسوب میشود.
پرتاب اشیا، شکستن و آسیب زدن به وسایل خانه و حتی آسیب زدن به حیوانات خانگی نیز از این جمله است.
در این مورد لازم است که اقدامات فوری از طریق مراکز و منابع حمایتی صورت گیرد تا از آسیبهای جدی پیشگیری شود.
سو استفادههای جنسی به هر نحوی جزء این دسته قرار میگیرند. شایع ترین آن انجام رابطه جنسی به زور یا انجام اقدامات جنسی آسیب زا و نامعمول است. اصرار به رابطه مقعدی یا دهانی، اجبار در مصرف الکل یا مواد مخدر برای انجام رابطه به هر نحو، تحقیر و یا تمسخر بدن یا اعضای جنسی، زیر سوال بردن توانایی انجام رابطه توسط طرف مقابل و اجبار به بارداری نیز از این دسته است.
این مورد از خشونت خانگی، علیه مردان نیز وجود دارد اما به دلیل احساس سر افکندگی یا احساس شکست، معمولا در این مورد صحبتی نمیکنند.
بیشترین و بدترین نوع خشونت روانی این مورد است. توهین، تهدید، فحاشی، ترساندن، تحقیر، شک، انتقاد بی رحمانه، تخریب شخصیت، شستشوی مغزی، نادیده گرفتن، تخریب عزت نفس، مجبور کردن به مصرف الکل یا مواد و...
این نوع خشونت رایج ترین نوع خشونت خانگی است. قربانی در این مورد معمولا سکوت کرده و فشار زیادی را متحمل میشود. به همین دلیل فرد در معرض ابتلا به افسردگی، سوء مصرف مواد یا حتی خودکشی قرار میگیرد. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه علائم افسردگی کلیک کنید.
تفاوت خشونت عاطفی با خشونت روانی این است که فرد معمولا با انجام ندادن کاری به فرد دیگر آسیب میزند. عدم توجه، عدم انجام رابطه جنسی، دوری عاطفی و روانی و اهمیت ندادن به نیازهای عاطفی فرد مقابل، از جنبههای خشونت عاطفی محسوب میشود.
این مورد شامل محروم کردن قربانی از نیازهای مادی یا استقلال مالی اوست. سوء استفادههای مالی از طریق دستکاری منابع مالی قربانی نیز از این دسته است. کنترل درآمدهای فرد، محدودیت اجازه دسترسی به پول و بودجه خانواده، جلوگیری از اشتغال زن و استقلال مالی، تحت کنترل گرفتن جواهرات یا پس اندازها از انواع خشونت اقتصادی است. همچنین فروختن لوازم منزل یا مصرف کردن موارد ضروری خانواده برای تهیه لوازم غیر ضروری مثل الکل، مواد مخدر یا تجهیزات تجملی نیز میتواند از این دسته باشد.
این نوع خشونت معمولا با کنترل رفتارهای قربانی صورت گرفته و معمولا همراه با سایر انواع خشونتهای خانگی اتفاق میافتد. محدودیت در خروج از منزل، ارتباط با اعضای خانواده و دوستان، تنظیم و کنترل رفت و آمدها و همچنین کنترل فکر و احساس او نیز میتواند شامل این دسته از خشونتها باشد. زیر سوال بردن علایق یا افراد مورد علاقه و اعتقادات نیز جزء خشونتهای اجتماعی است.
نکته مهمی که در مبحث خشونت خانگی باید مورد توجه قرار بگیرد، همپوشانی انواع خشونت خانگی با هم است. اما مسئله اصلی چگونگی برخورد با آن میباشد.
کسانی که در معرض خشونت خانگی قرار میگیرند معمولا با این فکر که اوضاع بدتر نشود، از آن صحبتی نمیکنند. زنان به دلیل ترس از طلاق، معمولا به سمت شکایت کردن یا در خواست حمایت نمیروند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه پیامد های طلاق بر زنان کلیک کنید.
به دلیل اینکه خشونت خانگی فقط خشونت فیزیکی تلقی شده و از طریق پزشک قانونی قابل تایید است، برای حل انواع دیگر خشونت معمولا تدبیری اندیشیده نمیشود و اثبات آن دشوار است. اما در نهایت مسئله ترس از آبرو، ترس از فروپاشی زندگی، ترس از طلاق و ترس از آینده فرزندان طلاق اصلی ترین دلایلی است که افراد در مقابل خشونت خانگی سکوت میکنند و سعی در کنار آمدن با آن دارند. باید بدانید که برای درمان خشونت خانگی بهترین راه استفاده از جلسات مشاوره روانشناسی و مشاوره گرفتن از یک فرد متخصص در زمینه مشاوره خانواده است. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه فرزندان طلاق کلیک کنید.
راههای مختلفی برای پیشگیری از خشونت خانگی وجود دارد. باید بدانید که فرد مهاجم به دلیل عدم آگاهی از مهارتها زندگی، عدم توانایی در روابط زناشویی، اعتیاد، فشارهای زندگی و اقتصادی، عدم توانایی تربیت فرزند و اختلالات روانی دست به اعمال خشونت زده و با استفاده از جلسات مشاوره روانشناسی قابل درمان است.
بهترین راه برای جلوگیری از خشونت خانگی این است که در ابتدا از انجام کارهایی که سبب شکایت و تحریک فرد مهاجم میشود، جدا خودداری نمایید. از حقوق خود دفاع کنید و در مقابل خشونت وی سکوت نکنید. چرا سکوت در مقابل تهاجم تنها سبب بدتر شدن شرایط میگردد. حتما از یک فرد متخصص در زمینه مشاوره خانواده و روابط زناشویی مشاوره بگیرید.
معمولا افرادی که تحت خشونت خانگی قرار میگیرند، به دلایل مختلف سعی در پنهان آن دارند یا از ترس نمیتوانند آن را ابراز کنند. اما در هرحال خشونت خانگی نشانههایی دارد و اگر شما متوجه این علائم در یکی از نزدیکان خود شدید، میتوانید به او کمک کنید. این نشانهها عبارتند از:
1. همواره مضطرب و نگرانند و برای ناراحت نشدن همسرشان هرکاری انجام میدهند. مثلا تمام قرارهای خود را به سرعت به او اطلاع داده و هر خواستهاش را بی چون و چرا اطاعت میکنند.
2. به طور کاملا مشهودی تحت سلطه همسسرشان هستند؛ مثلا دائما تماسهای غیرضروری و آزاردهنده از طرف او دارند.
3. بدنشان همیشه زخمی است و با بهانههای مختلف آن را بی اهمیت جلوه میدهند. همچنین برای مخفی کردن آن از لباسهای پوشیده و عینک آفتابی استفاده میکنند.
4. ارتباطات بسیار محدودی دارند و بدون همسر خود جایی نمیروند. همچنین معمولا دسترسی محدودی به پول و کارتهای اعتباری خود دارند.
5. تغییرات شخصیتی بسیار چشمگیری دارند. مثلا فردی که قبلا اعتماد به نفس زیادی داشت یا بسیار اجتماعی بود، به ناگهان منزوی و مضطرب شده است.
حال سوال این است که در صورت مشاهده این علائم چه باید کرد؟ شاید فکر کنید که به شما ربطی ندارد یا در بیان آن مردد باشید. کارهایی که باید بکنید عبارتند از:
1. به او فشار نیاورید و با نصیحت و قضاوت، درد و ناراحتیاش را چند برابر نکنید.
2. صبر نکنید تا او به شما حرفی بزند و خودتان بحث را پیش بکشید.
3. نگرانی خود را بیان کرده و بگویید که نگرانش هستید.
4. به او بگویید که حمایتش میکنید و برای کمک به او آماده هستید.
5. او احتمالا به دلیل محدودیتها خود امکان صحبت با فرد متخصص را ندارد. به او بگویید که میتوانید از طرف او با یک روانشناس صحبت کنید.
در نهایت اینکه همیشه تحمل و صبر بهترین گزینه نیست و ممکن است تغییری اتفاق نیافتد. در این صورت فرد باید آرامش و سلامت روانی و جسمی خود را در اولویت قرار داده و تصمیمات دیگری بگیرد. استفاه از جلسات مشاوره روانشناسی و مشاوره گرفتن از یک فرد متخصص در این زمینه بهترین راه حل برای درمان و پیشگری از خشونت خانگی میباشد. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مشاوره خانواده کلیک کنید.
یکی از مهمترین جنبههای خشونت خانگی، خشونت روحی و روانی است. در این نوع خشونت، هیچ برخورد فیزیکی اتفاق نمیافتد اما یکی از طرفین به طور مرتب با توهین، تحقیر، فحاشی و تهدید کردن، امنیت روانی همسرش را به خطر انداخته و او را در شرایط روانی نامناسبی قرار میدهد. اهمیت شرایط روحی مناسب در زندگی زناشویی بر هیچکس پوشیده نیست و اگر یکی از طرفین، به روان همسرش آسیب وارد کند، جبران آن به مراتب از آسیب فیزیکی شوارتر میشود.
یکی از انواع خشونت خانگی، خشونت عاطفی است. در این مورد زن یا شوهر، از نظر احساسی و عاطفی نیازهای همسرش را برطرف نمیکند و این مسئله در صورت عدم درمان به طلاق عاطفی منجر میشود. در صورتی که هریک از نیازهای عاطفی توسط یکی از طرفین نادیده گرفته شود، خشونت خانگی از نوع عاطفی رخ داده است.
خشونت اجتماعی، یکی دیگر از انواع خشونت خانگی است که در آن مرد یا زن، روابط و ارتباطات همسرش را محدود کرده و در مواردی در را به روی او میبندد. یکی از طرفین ممکن است جلوی ارتباط همسرش با خانواده و دوستانش را بگیرد و از این طریق پایه خیلی از مشکلات زندگی را شکل دهد. شک و بی اعتمادی بی دلیل به همسر نیز یکی از این انواع خشونت خانگی است که باید توسط روانشناس بررسی شود.
در مورد خشونت جسمی و فیزیکی تکلیف مشخص است و اگر یکی از زوجین، نسبت به همسرش خشونت فیزیکی اعمال کند باید این مسئله توسط فرد جدی گرفته شود و برای گرفتن حق خود اقدام نماید. در مورد بقیه انواع خشونتها باید بدانید کسی که سالها با یک شخصیت زندگی کرده، یک ماهه نمیتواند تغییر کند و باید طی یک روند کاملا تخصصی این مسئله درمان شود.
برای دریافت مشاوره در زمینه خشونت خانگی می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
منبع: خشونت خانگی علیه زنان