خصوصیات و عوامل موثر در ایجاد زن ذلیلی چیست؟ مردان زن ذلیل چه ویژگیهایی دارند که با این اصطلاح خطاب میشوند؟ امروزه در بعضی خانوادهها جایگاه، نقش و وظایف زنان و مردان تغییر کرده است. در واقع مرز بین وظایف زنان و مردان کمرنگ شده است به طوری که برخی از زنان نقش مدیر کل را در خانواده ایفا میکنند. این زنان تمام وظایف مهم را بر عهده میگیرند و به دنبال آن مرد نقش فعال خود را در ایفای مسئولیتها از دست میدهد. مردانی که چنین زنانی دارند از سوی جامعه با عنوان زن ذلیل مورد خطاب قرار میگیرند. در ادامه مقاله به بررسی همه جانبه موضوع زن ذلیلی خواهیم پرداخت پس تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.
برای دریافت مشاوره در زمینه زن ذلیل و تبعات آن می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
منبع : زن ذلیلی
ذلت به معنای خواری است و ذلیل کسی است که عزت، شان، مقام و منزلت خود را نادیده میگیرد. تعریف زن ذلیلی بر اساس دیدگاههای مختلف یا فرهنگها متفاوت میباشد. به طور کلی خطاب این لغت به مردانی است که مطیع و تابع همسر خود بوده و از خود هیچ اختیار، اراده و نظری ندارند. به هر حال اگر مردی بیتوجه به تواناییهای همسر خود زمام امور را به دست او بدهد میتوان گفت زن ذلیل است، در واقع قوانین خانه را زن تعیین میکند. این مرد اجازه داده است که زنی بدون داشتن شایستگی لازم مدیریت را در دست بگیرد و خانواده را به سمت بحران سوق دهد.
برای آگاهی بیشتر در زمینه قوانین در خانه کلیک کنید.
سنجش زن ذلیلی یک داوری و قضاوت اجتماعی است زیرا به دور از معیارها و تواناییهای افراد میباشد. در حقیقت نمیشود مدیریت زن را به معنای زن ذلیلی و مدیریت مرد را اقتدار دانست زیرا معیار سنجش باید مدیریت شایسته بر اساس تواناییهای فردی و در مسیر تحقق اهداف و سلامت خانواده باشد.
برای شناخت بیشتر در زمینه سلامت خانواده کلیک کنید.
گاهی احترام، علاقه، تفاهم، رفاقت و کمک به همسر در خانه از نگاه بعضی افراد جامعه، زن ذلیلی محسوب میشود. رفتارهای عاطفی و احساسی برخی از مردان که به منظور حفظ کرامت و ارزش زن میباشد، از دیدگاه جامعه مردسالار میتواند زن ذلیلی اطلاق شود. در واقع برخی از مردان واقع بین هستند، تواناییهای همسر خود را قبول میکنند، به رسمیت میشناسند و به آزادی زن و حقوق او احترام میگذارند. در حقیقت ارتباط زن و مرد طبق چنین نگاهی بر اساس تفاهم است. چنین مردانی از سوی جامعه مردسالار یا افراد متعصب، زن ذلیل خوانده میشوند.
برای آشنایی بیشتر در زمینه ارتباط موثر و موفق کلیک کنید.
عوامل مختلفی در سوق یافتن مردان به انفعال و زن ذلیلی تاثیر دارند که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
زن ذلیلی میتواند حاصل تجربه و یادگیری باشد. در خانوادههایی که مادر منبع قدرت است و نقش مدیر کل در خانواده را دارند، به احتمال زیاد پسران با مشاهده اعمال قدرت توسط مادر و نقش منفعل پدر، در آینده این نقش و الگو را ادامه میدهند. از طرفی چنین مادری ممکن است با دخالتها و حمایتهای بیش از اندازه در امور پسر خود مانع از شکل گیری و رشد توانمندیهای شناختی و قدرت مدیریتی لازم در او شود. در نتیجه چنین پسری در زمان تاهل از همسر خود نیز انتظار دارد نقش مادر را برای او ایفا کند. همچنین محرومیت از پدر ممکن است باعث شود صفات و رفتارهای ضعیف در برخی از پسرها شکل بگیرد.
نقش زنان قوی با شخصیتهای بلندپرواز و قدرت طلب، در شکل گیری مردانی که زن ذلیل خطاب میشوند بیتاثیر نبوده است. برخی از زنان ممکن است افکار شبه فمینیسیتی داشته باشند و همواره از شوهرهای خود ناراضی بوده یا نسبت به آنها بیاعتماد باشند. این زنان معمولا از موضع قدرت با همسر خود برخورد میکنند و به این طریق مردان را خسته کرده و از ذلیلی و تحقیر شدن آنها لذت میبرند. گروهی دیگر از زنان که کمال گرایی یا خصوصیات وسواسی در آنها دیده میشود میل به کنترل شدید دارند. ممکن است همه قدرت را از دست مرد بگیرند، در این حالت مرد به تدریج خود را کنار میکشد. در این شرایط افزایش احتمال خیانت در مردان وجود دارد چراکه نیازهای اساسی مرد که نقش حمایتگری در خانواده است برآورده نمیشود.
فرزندان اول ویژگیهای یک رهبر قدرتمند را دارند و دوست دارند از دیگران مراقبت و به آنها کمک نمایند. همچنین ویژگیهایی مانند مسئولیت پذیری، جاه طلبی، رقابت طلبی و قدرت طلبی در آنها بیشتر دیده میشود. به همین دلیل ممکن است زنانی که از لحاظ ترتیب تولد فرزندان اول بودهاند در زندگی مشترک بخواهند نقش مدیر و رهبر را ایفا کنند.
برای آشنایی بیشتر در زمینه فرزند سالاری کلیک کنید.
گاهی قدرت اقتصادی بالای زن و میزان درآمد بالاتر او باعث میشود که او خواسته یا ناخواسته به منبع قدرت تبدیل شود. طبق تعریف فرهنگی پدر باید مسئولیت مالی خانواده را بر عهده بگیرد در غیر این صورت خودکارآمدی و قدرت حمایتی در مرد ضربه میخورد. گاهی این مسئله باعث میشود مرد عزت نفس خود را از دست بدهد و به تدریج نقش کمرنگ تری ایفا کند. در واقع مشکلات مالی باعث میشود مرد نقش منفعل در خانواده داشته باشد. با بر طرف کردن تاثیر مشکلات مالی در زندگی زناشویی از بروز چنین احساساتی جلوگیری کنید.
برای آشنایی بیشتر در زمینه مشکلات مالی در زندگی زناشویی کلیک کنید.
گاهی ضعف شخصیتی در مرد باعث میشود زن نقش مدیر کل را بر عهده بگیرد زیرا همسر او نمیتواند نقشهای مردانه خود را بر عهده بگیرد. در واقع مسئولیتهای او بر دوش زن میافتد. همچنین گاهی برخی از زنان دارای خصوصیات مردانه هستند. این زنان از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند و از لحاظ ذاتی یا اکتسابی بهتر میتوانند امور بیرون از خانه را اداره کنند. در مقابل مرد فردی خجالتی و فاقد اعتماد به نفس است. این ضعف در برخی از مردان باعث میشود که نقشها گاهی جابهجا شود و مسئله زن ذلیلی پدید بیاید. این مردان با خودشناسی و استفاده از راههای افزایش اعتماد به نفس به خود و خانواده میتوانند کمک کنند.
برای اطلاعات بیشتر در زمینه افزایش اعتماد به نفس کلیک کنید.
اعتیاد در مرد باعث میشود نقش فعال خود را در خانواده از دست بدهد. موقعیت شغلی او به خطر میافتد و حتی ممکن است از کار اخراج شود. وقت گذرانی با دوستان ناباب و هزینه کردن برای تهیه مواد به تدریج نقش او را از خانواده حذف میکند. حتی احترام و حرمت خود را نزد همسر و فرزندان از دست میدهد. مشاوره ترک اعتیاد به مواد مخدر برای بازیابی نقش پدر و مرد در خانواده خدمات ارائه میدهد.
برای آشنایی بیشتر در زمینه مشاوره ترک اعتیاد کلیک کنید.
برخی از مردان که به زن خود وفادار نبوده و رابطههای خارج از زندگی زناشویی دارند یا به عبارتی خیانت میکنند. این ممکن است بیش از حد به همسر خود محبت کنند و سعی کنند به تمام نیازهای او پاسخ بدهند که میتواند از عذاب وجدان آنها ناشی شود یا به این دلیل باشد که همسرش متوجه خیانت او نشود.
در برخی از موارد غر زدن زیاد زن و امر و نهی کردن او باعث میشود مرد دیر یا زود تسلیم بداخلاقی همسر خود شود. در واقع عدم رضایت زن، این پیام را به مرد میدهد که توانمندیها، قابلیتها و تلاشهای او دیده نمیشود و به تدریج ناامید میشود زیرا چه مسئولیتها را به گردن بگیرد چه نگیرد تفاوتی در رفتار همسرش مشاهده نمیکند و نمیتواند او را راضی کند. در برخی از موارد مردان قادر به برطرف کردن نیازهای جنسی زن خود نیستند و سعی میکنند با کوتاه آمدن از همه حقوق خود در زندگی مشترک، کمبود خود را جبران کنند.
هدف از ایجاد خانواده دستیابی به آرامش است تا افراد بتوانند در مسیر کمال خود حرکت کنند که این اهداف بدون گذشت و همکاری غیرممکن است. برای تصحیح بینش و نگرش مردم نسبت به زن دلیلی و داوری اجتماعی بهتر آن است که زن و مرد نسبت به یک دیگر سنجیده شوند. در برخی از خانوادهها ممکن است زن توانایی مدیریتی قویتری نسبت به مرد داشته باشد. در این موارد استفاده از راهنماییهای او به شرطی که حقوق و احترام دیگری نقض نشود میتواند به خانواده کمک کند. در مقابل در خانواده دیگر ممکن است مرد توانمندیهایی داشته باشد که بتواند مدیریت خانواده را بر عهده بگیرد. به طور کلی زن و مرد میتوانند با یکدیگر مشارکت داشته باشند و با کمک یکدیگر تصمیم بگیرند. در واقع مردسالاری یا زن سالاری امری کلی نیست و براساس شرایط و مقتضیات متفاوت است.
پس نمیتوان گفت که نقش مدیریت زن در خانواده به معنای زن ذلیلی و نقش مدیریت مرد به معنای اقتدار و عزت است زیرا اگر عزت و اقتداری نتواند مدیریت شایسته پدید آورد و اهداف خانه و خانواده را تحقق بخشد، عزتی پوچ و بیهوده است.
برای اطلاعات بیشتر در زمینه مرد سالاری کلیک کنید.
اصولا مردانی که از اعتماد به نفس قوی برخوردار نیستند یا دچار بحران هویتیاند، نمیتوانند مسئولیتهایشان را به درستی انجام دهند. این دسته افراد حتی برای زنانی که نقش زن سالاری را به عهده میگیرند غیرقابل پذیرش هستند. زنانی که اقدام به مدیریت میکنند و مسئولیتهای شوهر خود را بر عهده میگیرند از این مسئله رنج میبرند زیرا همسر وی نمیتواند مسئولیتهای خود را به درستی انجام دهد و اکثر وظایف به دوش زن میافتد.
نقش مدیرکل بازی کردن از سوی زنان در زندگی مشترک سبب انفعال مردان میشود که این رفتار منجر به گمراهی کودکان نسبت به مشخص بودن منبع قدرت در خانواده و همچنین سبب کمتر شدن ارتباط عاطفی و احساس صمیمیت بین زوجین میشود.
عزت نفس در مردی که انگ زن ذلیلی میخورد ممکن است به شدت آسیب ببیند. پس لازم است اطلاعات خصوصی زن و مرد در محدوده خانواده خود بماند و از مرزهای خانوادگی خارج نشود. لزومی ندارد دیگران متوجه شوند که تصمیمات زندگی را چه کسی میگیرید یا این که نقش فعال توسط زن یا مرد اعمال میشود. بهتر است حتی اگر مدیریت خانواده با زن است جلوی دیگران طوری رفتار نکند که احترام و عزت مرد نادیده گرفته شود. بنابراین با حفظ اقتدار و عزت نفس مرد در جمع به خصوص جلوی خانواده او، میتوانید از دخالت دیگران و قضاوت آنها جلوگیری کرد. همچنین مشاوره خانواده میتواند اعتماد از دست رفته بین زوجین را باز گرداند.
برای شناخت بیشتر در زمینه مشاوره خانواده کلیک کنید.
در واقع مشکلات مالی باعث میشود مرد نقش منفعل در خانواده داشته باشد. مرد عزت نفس خود را از دست بدهد و به تدریج نقش کمرنگ تری ایفا کند. در نتیجه قدرت تاثیرگذاری او کم میشود و این اتفاق همزمان با افزایش قدرت همسرش رخ میدهد.
این رفتار منجر به گمراهی کودکان نسبت به مشخص بودن منبع قدرت در خانواده میشود و فرزندان دچار ابهام در نقش پدر در خانواده میشوند. همچنین در روابط عاطفی کودک نیز تاثیرگذار است. همچنین فرزندان با مشاهده اعمال قدرت توسط مادر و نقش منفعل پدر، در آینده این نقش و الگو را ادامه میدهند.
برای دریافت مشاوره در زمینه زن ذلیل و تبعات آن می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
منبع : زن ذلیلی
آیا اصطلاح زن ذلیلی مردان به درستی استفاده می شود؟ مردان زن ذلیل چه ویژگی هایی دارند که با این اصطلاح خطاب می شوند؟ امروزه در بعضی خانواده ها جایگاه، نقش و وظایف زنان و مردان تغییر کرده است. در واقع مرز بین وظایف زنان و مردان کمرنگ گشته به طوری که برخی از زنان نقش مدیر کل را در خانواده ایفا می کنند. این زنان تمام وظایف مهم را بر عهده می گیرند و به دنبال آن مرد نقش فعال خود را در ایفای مسئولیت ها از دست می دهد. مردانی که چنین زنانی دارند از سوی جامعه با عنوان زن ذلیل مورد خطاب واقع می شود. در این مقاله به بررسی مقوله زن ذلیلی و پیامدها و تبعات آن می پردازیم.
ذلت به معنای خواری است و ذلیل کسی است که عزت، شان، مقام و منزلت خود را نادیده می گیرد. تعریف زن ذلیلی بر اساس دیدگاه های مختلف یا فرهنگ ها متفاوت می باشد. به طور کلی خطاب این لغت به مردانی است که مطیع و تابع همسر خود بوده و از خود هیچ اختیار، اراده و نظری ندارند. به هر حال اگر مردی بی توجه به توانایی های همسر خود زمام امور را به دست او بدهد می توان گفت زن ذلیل است. این مرد اجازه داده است که زنی بدون داشتن شایستگی لازم مدیریت را در دست بگیرد و خانواده را به سمت بحران سوق دهد.
سنجش زن ذلیلی یک داوری و قضاوت اجتماعی است زیرا به دور از معیار ها و توانایی های افراد می باشد. در حقیقت نمی شود مدیریت یافتن زن را به معنای زن ذلیلی و و مدیریت یافتن مرد را اقتدار دانست. زیرا معیار سنجش باید مدیریت شایسته بر اساس توانایی های فردی و در مسیر تحقق اهداف و کمال خانواده باشد.
گاهی احترام، علاقه، تفاهم، رفاقت و کمک به همسر در خانه از نگاه بعضی افراد جامعه، زن ذلیلی محسوب می شود. رفتارهای عاطفی و احساسی برخی از مردان که به منظور حفظ کرامت و ارزش زن می باشد از دیدگاه جامعه مردسالار می تواند زن ذلیلی اطلاق شود. در واقع برخی از مردان واقع بین هستند، توانایی های همسر خود را قبول می کنند، به رسمیت می شناسند و به آزادی زن و حقوق او احترام می گذارند. در حقیقت ارتباط زن و مرد طبق چنین نگاهی بر اساس تفاهم است. چنین مردانی از سوی جامعه مردسالار یا افراد متعصب، زن ذلیل خوانده می شوند. مردان با مطالعه مقاله چگونه با همسر خود ارتباط موثر و موفق برقرار کنیم می توانند یک رابطه عاطفی و زناشویی بهتری را شکل دهند.
عوامل مختلفی در سوق یافتن مردان به انفعال و زن ذلیلی تاثیر دارند که در ادامه به بررسی آن ها می پردازیم:
زن ذلیلی می تواند حاصل تجربه و یادگیری باشد. در خانواده هایی که مادر منبع قدرت است و نقش مدیر کل در خانواده را دارند، به احتمال زیاد پسران با مشاهده اعمال قدرت توسط مادر و نقش منفعل پدر، در آینده این نقش و الگو را ادامه می دهند. از طرفی چنین مادری ممکن است با دخالت ها و حمایت های بیش از اندازه در امور پسر خود مانع از شکل گیری و رشد توانمندی های شناختی و قدرت مدیریتی لازم در او شود. در نتیجه چنین پسری در زمان تاهل از همسر خود نیز انتظار دارد نقش مادر را برای او ایفا کند. همچنین محرومیت از پدر ممکن است باعث شود صفات و رفتار های ضعیف در برخی از پسرها شکل بگیرد.
نقش زنان قوی با شخصیت های بلندپرواز و قدرت طلب، در شکل گیری مردانی که زن ذلیل خطاب می شوند بی تاثیر نبوده است. برخی از زنان ممکن است افکار شبه فمینیسیتی داشته باشند و همواره از شوهرهای خود ناراضی بوده یا نسبت به آن ها بی اعتماد باشند. داین زنان معمولا از موضع قدرت با همسر خود برخورد می کنند؛ به این طریق مردان را خسته کرده و از ذلیلی و تحقیر شدن آن ها لذت می برند. گروهی دیگر از زنان که کمال گرایی یا خصوصیات وسواسی در آن ها دیده می شود میل به کنترل شدید دارند؛ ممکن است همه قدرت را از دست مرد بگیرند، در این حالت مرد به تدریج خود را کنار می کشد. در این شرایط افزایش احتمال خیانت در مردان وجود دارد، چرا که نیازهای اساسی مرد که نقش حمایتگری در خانواده است برآورده نمی شود.
فرزندان اول ویژگی های یک رهبر قدرتمند را دارند و دوست دارند از دیگران مراقبت و به آن ها کمک نمایند. همچنین ویژگی هایی مانند مسئولیت پذیری، جاه طلبی، رقابت طلبی و قدرت طلبی در آن ها بیشتر دیده می شود. به همین دلیل ممکن است زنانی که از لحاظ ترتیب تولد فرزندان اول بوده اند در زندگی مشترک بخواهند نقش مدیر و رهبر را ایفا کنند.
گاهی قدرت اقتصادی بالای زن و میزان درآمد بالاتر او باعث می شود که او خواسته یا ناخواسته به منبع قدرت تبدیل شود. طبق تعریف فرهنگی پدر باید مسئولیت مالی خانواده را بر عهده بگیرد در غیر این صورت خودکارآمدی و قدرت حمایتی در مرد ضربه می خورد. گاهی این مسئله باعث می شود مرد عزت نفس خود را از دست بدهد و به تدریج نقش کمرنگ تری ایفا کند. در واقع مشکلات مالی باعث می شود مرد نقش منفعل در خانواده داشته باشد. با بر طرف کردن تاثیر مشکلات مالی در زندگی زناشویی از بروز چنین احساساتی جلوگیری کنید.
گاهی ضعف شخصیتی در مرد باعث می شود زن نقش مدیر کل را بر عهده بگیرد زیرا همسر او نمی تواند نقش های مردانه خود را بر عهده بگیرد. در واقع مسئولیت های او بر دوش زن می افتد. همچنین گاهی برخی از زنان دارای خصوصیات مردانه هستند. این زنان از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند، و از لحاظ ذاتی یا اکتسابی بهتر می توانند امور بیرون از خانه را اداره کنند. در مقابل مرد فردی خجالتی و فاقد اعتماد به نفس است. این ضعف در برخی از مردان باعث می شود که نقش ها گاهی جا به جا شود و مسئله زن ذلیلی پدید بیاید. این مردان با خودشناسی و استفاده از راه های افزایش اعتماد به نفسبه خود و خانواده می توانند کمک کنند.
اعتیاد در مرد باعث می شود نقش فعال خود را در خانواده از دست بدهد. موقعیت شغلی او به خطر می افتد و حتی ممکن است از کار اخراج شود. وقت گذرانی با دوستان ناباب و هزینه کردن برای تهیه مواد به تدریج نقش او را از خانواده حذف می کند. حتی احترام و حرمت خود را نزد همسر و فرزندان از دست می دهد. مشاوره ترک اعتیاد به مواد مخدر برای بازیابی نقش پدر و مرد در خانواده خدمات ارائه می دهد.
برخی از مردان که به زن خود وفادار نبوده و رابطه های خارج از زندگی زناشویی دارند یا به عبارتی خیانت می کنند. این ممکن است بیش از حد به همسر خود محبت کنند و سعی کنند به تمام نیاز های او پاسخ بدهند که می تواند از عذاب وجدان آن ها ناشی شود یا به این دلیل باشد که همسرش متوجه خیانت او نشود.
در برخی از موارد غر زدن زیاد زن و امر و نهی کردن او باعث می شود مرد دیر یا زود تسلیم بداخلاقی همسر خود شود. در واقع عدم رضایت زن، این پیام را به مرد می دهد که توانمندی ها، قابلیت ها و تلاش های او دیده نمی شود و به تدریج مایوس می شود. زیرا چه مسئولیت ها را به گردن بگیرد چه نگیرد تفاوتی در رفتار همسرش مشاهده نمی کند و نمی تواند او را راضی کند. در برخی از موارد مردان قادر به برطرف کردن نیاز های جنسی زن خود نیستند و سعی می کنند با کوتاه آمدن از همه حقوق خود در زندگی مشترک، کمبود خود را جبران کنند.
هدف از ایجاد خانواد دستیابی به آرامش است تا افراد بتوانند در مسیر کمال خود حرکت کنند که این اهداف بدون گذشت و همکاری غیر ممکن است. برای تصحیح بینش و نگرش مردم نسبت به زن دلیلی و داوری اجتماعی بهتر آن است که زن و مرد نسبت به یک دیگر سنجیده شوند. در برخی از خانواده ها ممکن است زن توانایی مدیریتی قوی تری نسبت به مرد داشته باشد در این موارد استفاده از راهنمایی های او به شرطی که حقوق و احترام دیگری نقض نشود می تواند به خانواده کمک کند. در مقابل در خانواده دیگر ممکن است مرد توانمندی هایی داشته باشد که بتواند مدیریت خانواده را بر عهده بگیرد. به طور کلی زن و مرد می توانند با یکدیگر مشارکت داشته باشند و با کمک یکدیگر تصمیم بگیرند. در واقع مردسالاری یا زن سالاری امری کلی نیست و براساس شرایط و مقتضیات متفاوت است.
پس نمی توان گفت که نقش مدیریت زن در خانواده به معنای زن ذلیلی و نقش مدیریت مرد به معنای اقتدار و عزت است. زیرا اگر عزت و اقتداری نتواند مدیریت شایسته پدید آورد و اهداف خانه و خانواده را تحقق بخشد، عزتی پوچ و بیهوده است.
اصولا مردانی که از اعتماد به نفس قوی برخوردار نیستند یا دچار بحران هویتی اند، نمی توانند مسئولیت هایشان را به درستی انجام دهند. این دسته افراد حتی برای زنانی که نقش زن سالاری را به عهده می گیرند غیر قابل پذیرش هستند. زنانی که اقدام به مدیریت می کنند و مسئولیت های شوهر خود را بر عهده می گیرند از این مساله رنج می برند زیرا همسر وی نمی تواند مسئولیت های خود را به درستی انجام دهد و اکثر وظایف به دوش زن می افتد.
نقش مدیرکل بازی کردن از سوی زنان در زندگی مشترک سبب انفعال مردان میشود که این رفتار منجر به گمراهی کودکان نسبت به مشخص بودن منبع قدرت در خانواده و همچنین سبب کمتر شدن ارتباط عاطفی و احساس صمیمیت بین زوجین میشود.
عزت نفس در مردی که انگ زن ذلیلی می خورد ممکن است به شدت آسیب ببیند. پس لازم است اطلاعات خصوصی زن و مرد در محدوده خانواده خود بماند و از مرزهای خانوادگی خارج نشود. لزومی ندارد دیگران متوجه شوند که تصمیمات زندگی را چه کسی می گیرید یا این که نقش فعال توسط زن یا مرد اعمال می شود. بهتر است حتی اگر مدیریت خانواده با زن است جلوی دیگران طوری رفتار نکند که احترام و عزت مرد نادیده گرفته شود. بنابراین با حفظ اقتدار و عزت نفس مرد در جمع به خصوص جلوی خانواده او، می توانید از دخالت دیگران و قضاوت آن ها جلوگیری کرد. همچنین مشاوره خانواده می تواند اعتماد از دست رفته بین زوجین را باز گرداند.
مرکز مشاوره روانشناسی تلفنی خانواده هنر زندگی با بهره مندی از کادر مجرب خدمات خود در زمینه مشاوره تلفنی خانواده با موضوعاتی شامل مشاوره تلفنی خانواده با موضوع مشاوره پیش از ازدواج، مشاوره تلفنی خانواده با موضوع مشاوره دوستی دختر و پسر، مشاوره تلفنی خانواده با موضوع مشاوره دوستیهای پیش از ازدواج، مشاوره تلفنی خانواده با موضوع مشاوره دوران نامزدی، مشاوره تلفنی خانواده با موضوع مشاوره اعتیاد، مشاوره تلفنی خانواده با موضوع مشاوره همسریابی مشاوره خانواده تلفنی با موضوع مشاوره ازدواج، مشاوره تلفنی خانواده با موضوع مشاوره قبل از ازدواج، مشاوره تلفنی خانواده با موضوع مشاوره زندگی مشترک، مشاوره تلفنی خانواده با موضوع مشاوره جنسی